حداقل سرمایه برای ورود به فارکس + (فرمول مدیریت سرمایه در فارکس)
حداقل سرمایه برای ورود به فارکس تصور کنید بهعنوان یک تریدر تماموقت در بازار فارکس مشغول به کار هستید؛ دیگر
یکی از بزرگترین افتخارات معاملهگران، بهویژه تریدرهای مبتدی، این است که بتوانند ادعا کنند در بالاترین نقطه قیمتی دست به فروش زدهاند یا در پایینترین سطح قیمت، یک جفتارز را خریدهاند. اما آیا واقعاً شناسایی دقیق سقفها و کفهای قیمتی در بازار فارکس به همین سادگی است؟
بسیاری از فعالان بازار، فرصتهای معاملاتی خود را از دست میدهند، تنها به این دلیل که اصرار دارند که در سقف و کف قیمتی، وارد معامله شوند. البته تلاش برای شناسایی این سطوح، به واسطه نسبت ریسک به ریوارد جذاب، کاملا قابل درک است. کیست که دلش نخواهد حداکثر سود را از معاملات خود دریافت کند.
اما با وجود اینکه شناسایی سقفها و کفهای قیمتی، نسبتهای خوبی از ریسک به ریوارد را ارائه میدهند، به این معنا نیست که همه باید در هر فرصتی وارد معامله شوند. یک توضیح منطقی برای این موضوع، این است که احتمال زیادی وجود دارد که سطوح تکنیکالیای که شما به آنها توجه میکنید، همانهایی نباشند که سایر معاملهگران زیر نظر دارند. علاوه بر این، سایر فاکتورها مانند احساسات بازار، عوامل بنیادی و …، ممکن است همچنان معتبر باشند، در حالیکه شما فکر میکنید جفتارز در حال تشکیل سقف یا کف است.
با توجه به این موارد میتوان نتیجه گرفت که شناسایی بالاترین و پایینترین سطح در بازار کاری سخت و پیچیده است، اما اندیکاتورهایی وجود دارند که به ما معاملهگران کمک میکنند تا سطوح احتمالی را شناخته و در این نواحی منتظر ورود و کسب سود از بازار بمانیم. در این مقاله 3 مورد از بهترین اندیکاتورها را خدمت شما معرفی میکنیم.
نکات کلیدی این مقاله
در دنیای فارکس، «سقف» به بالاترین نقطهای گفته میشود که یک جفتارز، پیش از آغاز روند نزولی به آن میرسد. در مقابل، «کف»، پایینترین نقطهای است که قبل از شروع روند صعودی مشاهده میشود. در واقع، این نقاط، سطوحی مهم و کلیدی هستند که در آنها جهت بازار تغییر میکند. شاید این سوال برایتان پیش بیاید که چرا این نقاط تا این حد اهمیت دارند؟
در پاسخ لازم است بگوییم که شناسایی سقف و کفهای قیمتی در بازار به معاملهگران اجازه میدهد تا در بهترین و بهینهترین زمان ممکن، وارد معاملات شوند؛ یعنی زمانی که احتمال سودآوری بالا بوده و ریسک معاملات کمتر است.
تصور کنید درست زمانی که یک جفتارز در حال رسیدن به کف قیمتی خود است، وارد موقعیت خرید شوید، یا زمانی که در سقف و بالاترین مقدار خود قرار دارد، یک پوزیشن معاملاتی فروش باز کنید؛ در این حالت سود احتمالی شما قابلتوجه خواهد بود.
روانشناسی پشت این بازگشتهای قیمتی بسیار جذاب است و احساسات انسانی مانند ترس و طمع، نقش بزرگی در آن ایفا میکنند. وقتی بازار در حال صعود است، طمع، معاملهگران را به سمت خرید بیشتر سوق میدهد و این امر باعث افزایش قیمتها تا سطوح بالا میشود. اما در نهایت، ترس از جاماندن از سود، جای خود را به واقعیت میدهد و فروش برای کسب سود آغاز میشود.
برعکس، در روندهای نزولی، ترس میتواند منجر به فروشهای هیجانی و افزایش فشار فروش گشته و قیمتها را تا سطوحی غیرمنطقی پایین بکشاند. در این نقاط، تعادل میان عرضه و تقاضا به هم میخورد. زمانی که عرضه بر تقاضا غلبه کند، قیمت کاهش مییابد و وقتی تقاضا بر عرضه پیشی بگیرد، قیمت شروع به افزایش میکند.
با این حال، باید همیشه در نظر داشت که شناسایی دقیق این نقاط کف و سقف، امکانپذیر نیست و ذات غیرقابل پیشبینی بازار فارکس باعث میشود، هیچ اندیکاتور و ابزاری قادر به تضمین دقت صد درصد نباشد.
معاملهگران میتوانند با ترکیب ابزارها و استراتژیهای مختلف، احتمال موفقیت خود را افزایش دهند.
سایت library.tradingtechnologies.com در مورد سقف و کف چنین گفته است:
Floor/Ceiling model detects a pattern of trading activity intended to maintain the price of an instrument during the trading session. The pattern reflects an attempt to prevent the instrument price from trading lower (creating a price ‘floor’) or higher (creating a price ‘ceiling’).
تحلیل تکنیکال، مجموعهای از ابزارها را در اختیار ما قرار میدهد تا بتوانیم سقف و کفهای بازار و در واقع نقاط احتمالی بازگشت قیمت را شناسایی کنیم. در ادامه به معرفی سه مورد از شناختهشدهترین اندیکاتورهای سقف و کف در بازار فارکس میپردازیم:
اندیکاتور اسمارت مانی (Smart Money Indicator) یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که معاملهگران از آن برای شناسایی حرکات بزرگ (یا به اصطلاح، پول هوشمند) در بازار استفاده میکنند. هدف این اندیکاتور کمک به شناسایی نقاط احتمالی سقفها و کفهای قیمتی و درک بهتر از ورود و خروج بازیگران بزرگ در بازار فارکس است.
مفهوم اسمارت مانی در بازار فارکس و سایر بازارهای مالی، به ایدهای اشاره دارد که طبق آن، نهادهای بزرگ معاملاتی مانند بانکها و صندوقهای پوشش ریسک (hedge funds)، به اطلاعات و منابعی دسترسی دارند که به آنها برتری قابلتوجهی نسبت به سایر فعالان بازار و معاملهگران خرد میدهد.
افرادی که بر اساس مفاهیم اسمارت مانی معامله میکنند، در تلاش هستند تا حرکات بزرگان بازار را شناسایی کرده و از آنها سود ببرند. آنها به کمک مفاهیم مهمی مانند CHOCH ،BOS، نقدینگی و … که پایه و اساس سبک اسمارت مانی را تشکیل میدهند، به دنبال نواحی مناسب برای تغییر روند و شناسایی سقف و کفهای قیمتی میگردند.
اندیکاتور RSI یا همان شاخص قدرت نسبی، یکی از ابزارهای ساده و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که برای شناسایی تغییر روند در بازار مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع این اسیلاتور برای تشخیص نواحی اشباع خرید و فروش در بازار به کار میرود و میتواند برای پیدا کردن سقف و کفهای قیمتی مناسب باشد.
زمانی که اندیکاتور RSI بالاتر از عدد 70 قرار میگیرد، به معنای اشباع خرید در بازار است، به این معنی که قدرت خریداران رو به اتمام بوده و احتمال تغییر جهت بازار و شروع روند نزولی بالا است. در مقابل، قرار گرفتن اندیکاتور پایینتر از سطح 30 به معنای اشباع فرش و کاهش قدرت فروشندگان خواهد بود.
توجه داشته باشید که اندیکاتور RSI درست مانند تمام ابزارهای تحلیل، محدودیتهایی دارد و نمیتوان به تنهایی به آن اتکا نمود. برای مثال، با قرار گرفتن اندیکاتور در ناحیه اشباع خرید، بلافاصله وارد معامله نشوید و منتظر یک واگرایی برای تایید این سیگنال بمانید. یا حتی میتوانید RSI را با اندیکاتورهای دیگر ترکیب کنید تا با اطمینان بیشتری به معامله بپردازید.
پیشنهاد خانبورس: ترکیب دو اندیکاتور RSI
میانگینهای متحرک (Moving Averages) یکی دیگر از ابزارهای پایه و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال هستند که میتوانند در شناسایی سقفها و کفهای احتمالی بازار بسیار موثر باشند. اگر چه میانگینهای متحرک معمولا به عنوان اندیکاتورهای روندنما شناخته میشوند، اما با استفاده درست، میتوانند نقاط بازگشت احتمالی بازار را نیز مشخص کنند.
تقاطع دو میانگین متحرک با دورههای مختلف، میتواند نشانهای از بازگشت روند باشد. برای مثال زمانی که یک میانگین متحرک کوتاهمدت مانند میانگین 50 روزه از بالای میانگین متحرک بلندمدت (مثل 200 روزه) عبور میکند، یک کف احتمالی تشکیل شده و میتواند نشاندهنده شروع روند صعودی باشد. همچنین میانگینهای متحرک میتوانند به عنوان حمایت و مقاومت دینامیک عمل کنند. از طرفی، در روندها، قیمتها اغلب از اندیکاتور میانگین متحرک، برمیگردند و شکست این خطوط میتواند نشانهای از برگشت روند باشد.
در حالت کلی، میانگینهای بلندمدت مانند MA 200 روزه برای تشخیص بازگشتهای اصلی بازار قابل اعتمادتر هستند و میانگینهای کوتاهمدت مانند MA 20 روزه برای شناسایی بازگشتهای کوتاهمدت مناسبترند.
میانگینهای متحرک اندیکاتورهای پسرو یا تاخیری هستند، یعنی بر اساس دادههای گذشته عمل میکنند و ممکن است در شناسایی بازگشتهای ناگهانی، به موقع واکنش نشان ندهند.
در بازار پر نوسان فارکس، شناسایی سقف و کفهای قیمتی در بازار، مهارتی است که میتواند توانایی شما در معاملهگری را به طور چشمگیری افزایش دهد. در این مقاله از سایت خان بورس، سه مورد از اندیکاتورهای مناسب برای شناسایی سقف و کف و نقاط احتمالی بازگشت روند را معرفی کردیم.
به یاد داشته باشید که توانایی تشخیص بازگشتهای احتمالی بازار، این امکان را به شما میدهد که در بهترین نقاط وارد یا از معاملات خارج شوید، ریسک را کاهش داده و بازده خود را به حداکثر برسانید. با این حال، باید با انتظاراتی واقعگرایانه وارد این مسیر شوید. بازار فارکس ذاتاً غیرقابل پیشبینی است و هیچ اندیکاتور یا استراتژیای نمیتواند دقت ۱۰۰٪ را تضمین کند. در عوض، تمرکز خود را بر توسعه استراتژی معاملاتی خود و استفاده از ترکیبی از ابزارها و تکنیکها قرار دهید تا احتمال موفقیت خود را افزایش دهید.
بله، RSI زمانی که به مناطق اشباع خرید (بالای 70) یا اشباع فروش (زیر 30) میرسد، میتواند سیگنالهای بازگشت روند ارائه دهد و زمانی که با واگرایی همراه باشد، دقت آن بیشتر میشود.
واگرایی مثبت (در کف) و واگرایی منفی (در سقف) بین قیمت و اندیکاتورهایی مانند RSI و MACD، از معتبرترین نشانههای بازگشت روند هستند.
بله، Stochastic نیز مانند RSI، در نقاط اشباع خرید و فروش سیگنال بازگشت میدهد. وقتی Stochastic و RSI همزمان واگرایی نشان دهند، اعتبار سیگنال افزایش مییابد.
خیر، تکیه بر یک اندیکاتور میتواند منجر به سیگنالهای اشتباه شود. بهتر است از ترکیب چند ابزار تکنیکال در کنار تحلیل پرایس اکشن استفاده شود.
برای تشخیص سقف و کفهای اصلی، تایمفریمهای بالاتر مانند 4 ساعته، روزانه یا هفتگی دقیقتر هستند. تایمفریمهای پایینتر بیشتر برای نوسانگیری کوتاهمدت کاربرد دارند.
حداقل سرمایه برای ورود به فارکس تصور کنید بهعنوان یک تریدر تماموقت در بازار فارکس مشغول به کار هستید؛ دیگر
در بازارهای مالی، حرکات قیمت هیچگاه بهصورت مستقیم و بدون نوسان انجام نمیشوند. حتی در یک روند صعودی یا نزولی
وقتی قیمت یک دارایی در بازهای محدود و بین دو خط روند همگرا نوسان میکند، الگویی به وجود میآید که
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری