روانشناسی, فارکس

روانشناسی بازار فارکس: چگونه در برابر ترس، طمع و امید مقاومت کنیم

روانشناسی بازار فارکس: چگونه در برابر ترس، طمع و امید مقاومت کنیم
محتوا نمایش

بازار فارکس، با تمام فرصت‌های بی‌نظیری که برای کسب سود دارد، میدان مین احساسات نیز هست؛ جایی که تصمیم‌گیری‌ها همیشه منطقی و بر پایه داده نیستند. بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار و حتی حرفه‌ای‌ها، بیش از آن‌که در تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال دچار اشتباه شوند، در مدیریت ذهن خود شکست می‌خورند. روان‌شناسی معامله‌گری در واقع ستون پنهانی است که موفقیت پایدار را ممکن می‌سازد. زمانی که همه‌چیز طبق تحلیل پیش نمی‌رود، این ذهنیت معامله‌گر است که تعیین می‌کند بماند، خارج شود یا تصمیم بهتری بگیرد. ترس، طمع، امید، پشیمانی، اضطراب و حتی غرور، همه می‌توانند بازی را از مسیر عقلانی خارج کنند.

موضوع خلاصه
اهمیت روانشناسی در معاملات روانشناسی معامله‌گری نقش محوری در تصمیم‌گیری‌ها دارد و بدون کنترل احساسات، حتی بهترین تحلیل‌ها ممکن است به شکست منجر شوند.
احساسات تأثیرگذار ترس، طمع و امید (یا ناامیدی) سه احساس اصلی هستند که می‌توانند فرآیند تصمیم‌گیری در معاملات را تحت تأثیر قرار دهند.
سوگیری‌های شناختی سوگیری‌هایی مانند تاییدگرایی و بیش‌اعتمادی می‌توانند منجر به تصمیم‌گیری‌های نادرست شوند.
مدیریت احساسات تدوین برنامه معاملاتی، استفاده از تکنیک‌های ذهن‌آگاهی و مدیتیشن و ثبت معاملات گذشته از جمله راهکارهای مهم هستند.
پذیرش زیان و تمرکز بر فرآیند پذیرش زیان به عنوان بخشی از مسیر و تمرکز بر فرآیند به جای نتیجه از اصول مهم در ساختن ذهنیت حرفه‌ای معامله‌گری است.
تعادل زندگی و معاملات ایجاد تعادل میان زندگی شخصی و فعالیت معاملاتی به بهبود کیفیت تصمیم‌گیری و سلامت روان معامله‌گر کمک می‌کند.
سوالات متداول توضیح اهمیت روانشناسی در فارکس، بررسی احساسات رایج، روش مقابله با ضررهای متوالی و اثر سوگیری‌های شناختی در معاملات.

در این مقاله از خان بورس، قصد داریم تاثیر احساسات بر معاملات را بررسی کنیم و راهکارهایی کاربردی برای مهار ذهن در شرایط پرفشار بازار ارائه دهیم. پس اگر می‌خواهید یاد بگیرید چطور در برابر ترس و طمع مقاومت کنید و ذهنی آماده برای موفقیت بسازید، تا پایان مقاله روانشناسی بازار فارکس با ما همراه باشید.

نکات کلیدی مقاله 

  • احساسات اصلی در معاملات فارکس شامل ترس، طمع و امید هستند؛ هرکدام اگر کنترل نشوند، می‌توانند عملکرد شما را مختل کنند؛
  • سوگیری‌های ذهنی مثل تاییدگرایی، بیش‌اعتمادی و اجتناب از زیان، باعث می‌شوند تصمیم‌گیری‌ها به‌جای منطق، بر پایه پیش‌فرض‌های نادرست ذهن شکل بگیرند؛
  • مدیریت احساسات با ابزارهایی مثل برنامه معاملاتی، تمرین‌های ذهن‌آگاهی و ژورنال‌نویسی قابل انجام است؛
  • پذیرش زیان و تمرکز بر فرایند به‌جای نتیجه نشانه بلوغ فکری در معامله‌گری است؛
  • ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و فعالیت معاملاتی به شما کمک می‌کند ذهن شفاف‌تری داشته باشید؛
  • موفقیت در فارکس فقط با تحلیل اتفاق نمی‌افتد؛ بلکه با کنترل ذهن، نظم شخصی و صبر در مسیر تکمیل می‌شود.

بخش اول | درک احساسات غالب در معاملات

بازار فارکس فقط محل تقاطع نمودارها و اعداد نیست؛ صحنه‌ای است که در آن ذهن ما بازیگر اصلی است. پشت هر تصمیم خرید یا فروش، یک واکنش احساسی نهفته است. گاهی با یک تحلیل عالی وارد معامله می‌شویم، اما در لحظه حساس، احساسات کنترل را به دست می‌گیرند و ما را از مسیر درست منحرف می‌کنند. بین تمام احساسات، سه مورد بیش از بقیه به‌چشم می‌آیند؛ ترس، طمع و امید. بیایید ببینیم هرکدام چگونه روی معاملات ما سایه می‌اندازند.

بخش اول | درک احساسات غالب در معاملات

ترس؛ دشمن پنهان سودآوری

کتاب معروف روانشناسی معاملات، Tradingpsychologie، به‌درستی بیان می‌کند: «بزرگ‌ترین دشمن یک معامله‌گر ترس است. کسی که می‌ترسد، می‌بازد.»

بیشتر بخوانید  سواپ در فارکس چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

ترس؛ دشمن پنهان سودآوری

ترس همیشه در گوشه ذهن یک معامله‌گر کمین کرده است. شاید ترس از ضرر، شاید ترس از اشتباه بودن تحلیل یا شاید هم ترس جا ماندن از یک پوزیشن. این احساس به ظاهر محافظ، در بسیاری از مواقع باعث می‌شود از موقعیت‌های خوب دوری کنیم یا خیلی زود از معامله‌ای که می‌توانست سودده باشد خارج شویم.

وقتی ذهن‌مان به‌جای تحلیل، به «اگر ضرر کنم چه می‌شود؟» مشغول باشد، نه تنها فرصت‌ها را از دست می‌دهیم، بلکه به‌تدریج اعتماد به نفس‌مان هم تحلیل می‌رود. راه چاره چیست؟ داشتن یک نقشه مشخص. وقتی قبل از ورود به معامله می‌دانیم چه زمانی خارج می‌شویم، ترس جایی برای جولان ندارد.

طمع؛ میل به سود بیشتر یا مسیر به سوی زیان؟

طمع همان صدای درونی‌ست که وقتی در سود هستیم؛ می‌گوید «کمی صبر کن، شاید بیشتر سود کردی!» همین صدای ساده، بسیاری از معامله‌گران را از سود مناسب محروم می‌کند و حتی گاهی باعث می‌شود سود معاملات‌شان تبدیل به ضرر شود. 

طمع؛ میل به سود بیشتر یا مسیر به سوی زیان؟

طمع، اغلب بعد از چند معامله موفق به سراغمان می‌آید. حس می‌کنیم شکست‌ناپذیریم و دیگر نیازی به رعایت قوانین نداریم. در این حالت، حجم معاملات‌مان بالا می‌رود، ریسک را نادیده می‌گیریم و تنها چیزی که می‌خواهیم، بیشتر و بیشتر است. راهکار، باز هم برمی‌گردد به داشتن چارچوب، اگر از قبل تعیین کرده باشیم که چه‌قدر سود برایمان کافی‌ست، طمع قدرت تصمیم‌گیری ما را تسخیر نمی‌کند.

همان‌طور که Kerron Blandin در مقاله معروفش در Investopedia اشاره می‌کند:

روان‌شناسی معامله‌گری می‌تواند به‌اندازه تجربه، دانش و مهارت، بر نتایج معاملاتی اثرگذار باشد.

امید و ناامیدی؛ احساسات دوگانه، تصمیم‌های متزلزل

امید می‌تواند ما را امیدوار نگه دارد، اما در بازار، امیدِ بی‌پایه یکی از بزرگ‌ترین موانع تصمیم‌گیری منطقی است. وقتی یک معامله در حال ضرر است، امید به بازگشت قیمت ممکن است ما را مدت‌ها در آن نگه دارد، درحالی‌که واقعیت بازار چیز دیگری می‌گوید. در نقطه مقابل، ناامیدی می‌تواند باعث شود از بازار فاصله بگیریم، انگیزه‌مان را از دست بدهیم یا حتی بدون بررسی دلایل شکست، کل استراتژی‌مان را کنار بگذاریم. مدیریت این احساسات به معنی کنار گذاشتن‌شان نیست؛ بلکه یعنی یاد بگیریم آن‌ها را بشناسیم و در لحظه‌های مهم، اجازه ندهیم تصمیمات‌مان را آن‌ها بگیرند.

وقتی این سه احساس را شناختیم و یاد گرفتیم چطور با آن‌ها برخورد کنیم، تازه نوبت رسیدن به لایه‌ای عمیق‌تر از ذهن است؛ همان‌جایی که سوگیری‌های شناختی بدون اینکه متوجه‌شان باشیم، ما را به سمت اشتباه می‌برند. در بخش بعدی، به سراغ همین سوگیری‌ها می‌رویم.

بخش دوم | سوگیری‌های شناختی و تاثیر آن‌ها بر معاملات

گاهی تصمیمی می‌گیریم که کاملا از نظر خودمان منطقی است، اما وقتی بعدا به آن نگاه می‌کنیم، می‌بینیم اشتباه بوده است. چرا این اتفاق می‌افتد؟ پاسخ، در ذهن ما نهفته است؛ جایی که سوگیری‌های شناختی بی‌سر و صدا تصمیم‌گیری‌های ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند.

سوگیری‌ها مثل فیلترهایی هستند که ذهن ما به واقعیت می‌زند؛ فیلترهایی که ممکن است باعث شوند اطلاعات مهم را نادیده بگیریم، بیش از حد به خودمان اعتماد کنیم یا از ضرر فرار کنیم، حتی وقتی بهترین کار پذیرش آن است. در این بخش با سه سوگیری مهم آشنا می‌شویم که بسیاری از معامله‌گران (حتی حرفه‌ای‌ها) بارها در دام آن‌ها گرفتار شده‌اند.

سوگیری تاییدی؛ وقتی فقط دنبال شنیدن حرفِ خودمان هستیم

فرض کنید تحلیل‌تان می‌گوید قیمت بالا می‌رود. حالا هر خبری که بخوانید، فقط به دنبال این هستید که تایید کند حق با شماست. حتی اگر واقعیت چیز دیگری بگوید، ذهنتان فقط آن بخشی از اطلاعات را می‌بیند که با نظرتان هماهنگ است. در واقع سوگیری تاییدی، نوعی خود فریبی است که باعث می‌شود شفافیت ذهنی را از دست بدهیم و از اطلاعات مهم غافل شویم. اگر بخواهید واقعا تحلیل‌گر خوبی باشید، باید با ذهنتان مخالفت کنید؛ دنبال شواهدی بگردید که خلاف تحلیل‌تان را نشان می‌دهند. همین کار کوچک، می‌تواند تصمیم نهایی‌تان را چند پله عاقلانه‌تر کند.

سوگیری تاییدی

بیش‌اعتمادی؛ اعتماد بیش از حد به توانایی‌های خود

وقتی چند معامله پشت‌سرهم سودده باشند، حس می‌کنید به همه‌چیز مسلط هستید. ممکن است فکر کنید سیستم شما بی‌نقص است یا می‌توانید آینده بازار را حدس بزنید. در این حالت، وارد معاملاتی می‌شوید که قبلا از آن‌ها دوری می‌کردید. شاید حجم معاملات‌تان را بالا ببرید، شاید هم حد ضررتان را حذف کنید چون مطمئنید این یکی قطعا درست در می‌آید!

این همان تله‌ خطرناک «بیش‌اعتمادی» است. واقعیت این است که بازار همیشه غیرقابل‌پیش‌بینی است و اعتماد بیش از حد، اولین گام به سمت تصمیم‌های عجولانه و پرریسک است. هوشمندترین معامله‌گران، دقیقا همان‌هایی هستند که می‌دانند چقدر نمی‌دانند.

بیشتر بخوانید  بای استاپ در فارکس چیست + (بای استاپ لیمیت چیست)

اعتماد بیش از حد به توانایی‌های خود

اجتناب از زیان؛ ماندن طولانی در معاملات زیان‌ده

یکی از رایج‌ترین خطاهای ذهنی در بین معامله‌گران این است: وقتی یک معامله وارد ضرر می‌شود، آن را نمی‌بندیم؛ نه به‌خاطر تحلیل، بلکه چون نمی‌خواهیم شکست را بپذیریم. با خودمان می‌گوییم «اگر صبر کنم، برمی‌گردد.» این نوع رفتار از یک سوگیری روانی به‌نام «اجتناب از زیان» می‌آید. ذهن ما به‌طور طبیعی تمایل دارد که ضرر را نپذیرد، حتی اگر پذیرفتنش منطقی‌تر باشد.

نتیجه‌اش چه می‌شود؟ معامله‌ای که می‌توانست با زیان کم بسته شود، به یک ضرر سنگین تبدیل می‌شود و همین موضوع باعث فشار روانی بیشتر در معاملات بعدی خواهد شد. بهتر است بدانیم که گاهی بستن یک معامله در ضرر، به معنای باز کردن یک مسیر برای فرصت‌های بهتر آینده است.

اجتناب از زیان؛ ماندن طولانی در معاملات زیان‌ده

حالا که هم احساسات و هم سوگیری‌های ذهنی را شناختیم، وقت آن رسیده که برویم سراغ راهکارهای عملی. یعنی تکنیک‌هایی که کمک‌مان می‌کنند در لحظه تصمیم‌گیری، اسیر ذهن و احساسات‌مان نشویم.

بخش سوم | راهکارهای عملی برای مدیریت احساسات

شناخت احساسات و سوگیری‌های ذهنی، فقط نیمی از مسیر است. نیمه دیگر، یاد گرفتن چگونگی کنترل و مدیریت آن‌هاست. خیلی از معامله‌گران اغلب جایی شکست می‌خورند که می‌دانند ترس دارند، می‌دانند که طمع می‌کنند، اما راهی برای مقابله با آن بلد نیستند. در این بخش، سه ابزار مهم را معرفی می‌کنیم که به شما کمک می‌کنند ذهن آرام‌تری داشته باشید، تصمیم‌گیری‌های دقیق‌تری انجام دهید و از تاثیر احساسات بکاهید.

تدوین و پایبندی به برنامه معاملاتی

داشتن یک استراتژی مشخص و مکتوب، اولین و شاید مهم‌ترین راه برای مدیریت احساسات است. برنامه‌ای که دقیقا مشخص می‌کند:

  • چه زمانی وارد معامله می‌شوید؟
  • چه زمانی از آن خارج می‌شوید؟
  • چقدر ریسک می‌کنید؟
  • چه شرایطی باعث می‌شود معامله را کنار بگذارید؟

وقتی این موارد از قبل مشخص باشند، در لحظه تصمیم‌گیری، دیگر جایی برای تردید و واکنش احساسی نمی‌ماند. در واقع، این برنامه تبدیل به فرماندهی می‌شود که حتی وقتی احساسات‌مان آشوب می‌کنند، دستور درست را صادر می‌کند. مهم‌تر از نوشتن این برنامه، پایبندی به آن است. اگر قرار باشد هر بار طبق احساسات‌مان آن را زیر پا بگذاریم، بود و نبودش تفاوتی ندارد.

تدوین و پایبندی به برنامه معاملاتی

استفاده از تکنیک‌های ذهن‌آگاهی و مدیتیشن

ممکن است در نگاه اول عجیب به نظر برسد، اما بسیاری از تریدرهای موفق دنیا از تکنیک‌هایی مثل تنفس آگاهانه، مدیتیشن یا تمرکز ذهنی (Mindfulness) برای کنترل احساسات استفاده می‌کنند. وقتی وسط بازار شلوغ و پر تنش هستید؛ خیلی راحت می‌توانید دچار اضطراب، عجله یا هیجان شوید. تمرین‌های ساده‌ای مثل چند دقیقه تنفس عمیق یا حتی توقف کوتاه پیش از ورود به معامله، کمک می‌کنند دوباره به تعادل برسید. اگر این تمرین‌ها را وارد روتین روزانه‌تان کنید، در بلندمدت متوجه می‌شوید تصمیمات‌تان چقدر پخته‌تر و با آرامش بیشتری شده‌اند.

استفاده از تکنیک‌های ذهن‌آگاهی و مدیتیشن

ثبت و تحلیل معاملات گذشته

آخرین ابزار مهم، ژورنال معاملاتی است. یعنی جایی که هر معامله‌‌تان را با جزئیات می‌نویسید:

  • چرا وارد شده‌اید؟
  • چرا خارج شده‌اید؟
  • چه احساسی داشته‌اید؟
  • چه چیزی درست بود؟ چه چیزی اشتباه؟

این ژورنال، مثل آینه‌ای عمل می‌کند که کم‌کم نقاط ضعف پنهان را نشانتان می‌دهد. شاید متوجه شوید اغلب وقتی طمع می‌کنید ضرر می‌دهید یا شاید در روزهای خاصی عملکردتان بهتر است. بدون ثبت و مرور معاملات گذشته، نمی‌توانید رشد کنید. این عادت ساده، پایه‌ای برای توسعه ذهن حرفه‌ای معامله‌گری‌ست.

ثبت و تحلیل معاملات گذشته

با این سه ابزار قدرتمند، حالا برای مواجهه با بازار پر از نوسان و هیجان مجهز شده‌ایم. اما هنوز یک چیز مهم یعنی ساختن یک ذهنیت پایدار و حرفه‌ای برای بلندمدت باقی مانده است. ذهنیتی که فقط در لحظه تصمیم درست نمی‌گیرد، بلکه در کل مسیر زندگی معامله‌گری، شما را رو به جلو هدایت می‌کند.

بخش چهارم | ایجاد ذهنیت موفق در معاملات

هر معامله‌گر موفق، پیش از آن‌که نمودار را تحلیل کند، ذهن خودش را تحلیل کرده است. در واقع تفاوت اصلی بین کسی که در بازار ماندگار می‌شود و کسی که فقط آمده تا شانسش را امتحان کند، در نوع نگاه آن‌ها به معامله‌گری است. در این بخش می‌خواهیم سه اصل مهم را بررسی کنیم که برای ساختن ذهنیت حرفه‌ای، کاملا ضروری هستند.

پذیرش زیان به‌عنوان بخشی از فرایند

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بسیاری از معامله‌گران انجام می‌دهند، این است که زیان را به‌عنوان شکست شخصی تلقی می‌کنند. اما واقعیت این است که در بازار، حتی بهترین استراتژی‌ها هم گاهی با ضرر همراه‌اند. اگر ذهن‌مان را طوری تربیت کنیم که زیان را بخشی طبیعی از مسیر بدانیم، نه‌تنها احساس گناه و اضطراب را کاهش می‌دهیم، بلکه خیلی سریع‌تر از اشتباهات‌مان یاد می‌گیریم. ذهن حرفه‌ای این را می‌فهمد که ضرر بخشی از بازی‌ست، اما اصرار بر اشتباه، تنها چیزی‌ست که خطرناک است.

بیشتر بخوانید  بازار فارکس یا کریپتو، کدام یک بهتر است ؟

تمرکز بر فرایند به‌ جای نتیجه

بسیاری از معامله‌گران مبتدی، بعد از هر معامله فقط به یک چیز فکر می‌کنند: «سود کردم یا ضرر؟» اما معامله‌گران حرفه‌ای به این فکر می‌کنند: «آیا درست معامله کردم یا نه؟» حتی اگر نتیجه، در ظاهر ضرر بوده باشد. تمرکز روی فرایند یعنی به‌جای واکنش نشان دادن به نوسانات، روی درست بودن تحلیل، نظم در اجرا، رعایت قوانین مدیریت ریسک و وفاداری به استراتژی تمرکز کنیم. وقتی این کارها به عادت تبدیل شوند، نتیجه هم به‌تدریج درست می‌شود. موفقیت پایدار، از دل فرایند درست تکرارشونده بیرون می‌آید، نه از یکی دو معامله‌ پرسود.

ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و معاملات

شاید عجیب به نظر برسد، اما بسیاری از اشتباهات معاملاتی، نه از کمبود دانش، بلکه از خستگی، بی‌خوابی، تنهایی یا فشار روانی می‌آیند. معامله‌گری اگر تمام زندگی‌‌تان را دربرگیرد، به‌زودی خسته‌تان می‌کند و کیفیت تصمیم‌هایتان را پایین می‌آورد. داشتن زمان‌هایی برای استراحت، ورزش، تفریح، ارتباطات اجتماعی و حتی دور شدن کوتاه‌مدت از بازار، نقش زیادی در سلامت روان معامله‌گر دارد. ذهن موفق، در بدن و زندگی متعادل رشد می‌کند؛ نه در فشاری بی‌وقفه و فرساینده.

با رعایت این نکات، دیگر تنها با یک معامله‌گر روبه‌رو نیستیم، بلکه با فردی مواجهیم که ذهنی مقاوم، منطقی و آرام دارد. کسی که نه از سود هیجان‌زده می‌شود، نه از زیان ناامید.

در رابطه با ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و معاملات فارکس در وبسایت traders-trust.com  آمده است که :

Achieving a work-life balance may be difficult, but it is definitely possible. To get started, prioritize and evaluate how much importance you place on forex trading compared to your personal life. Consider whether engaging in forex trades during dinner might cause issues with your spouse. Determine if you are comfortable sacrificing social outings with friends for your trades or if you can easily step away from monitoring the charts

با خان بورس، روان‌شناسی را در کنار تحلیل به‌کار بگیرید

خیلی‌ها وارد بازار فارکس می‌شوند با یک امید؛ رسیدن به آزادی مالی. بعضی‌ها با کلی کتاب و استراتژی جلو می‌آیند، بعضی‌ها با توصیه دیگران و برخی هم با اعتمادبه‌نفسی که هنوز در میدان آزموده نشده است. اما آن‌هایی که می‌مانند، یک ویژگی مشترک یعنی ترکیب تحلیل دقیق با روان‌شناسی قوی دارند.

تحلیل تکنیکال، به شما می‌گوید چه زمانی وارد معاملات شوید. تحلیل فاندامنتال، به شما دلیل سرمایه‌گذاری را می‌دهد. اما این روان‌شناسی است که به شما کمک می‌کند درست اجرا کنید، به برنامه‌تان پایبند بمانید، از زیان فرار نکنید و در سود، دچار غرور نشوید. اگر فقط تحلیل بلد باشید اما ذهنتان درگیر ترس و طمع باشد، معامله‌هایتان پر از تردید و پشیمانی می‌شود. همچنین اگر فقط ذهن قوی داشته باشید اما تحلیل درستی نداشته باشید، مثل جنگجویی هستید که بدون شمشیر به میدان رفته است.

پس فرمول موفقیت در بازارهای مالی این است:

تحلیل + نظم + ذهن آرام = تداوم در سود

این مقاله برای این نوشته شده است که یادتان بیندازد بازار فقط یک بازی عددی نیست. شما با یک ذهن آموزش‌دیده، آرام و انعطاف‌پذیر، می‌توانید در این مسیر سخت، به معامله‌گری حرفه‌ای تبدیل شوید.

سوالات متداول

1.چرا روانشناسی در بازار فارکس تا این اندازه اهمیت دارد؟

روانشناسی معامله‌گری نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های شما ایفا می‌کند. حتی با بهترین استراتژی‌ها، اگر احساساتی مانند ترس یا طمع کنترل نشوند، ممکن است تصمیم‌هایی بگیرید که به زیان ختم شوند. ذهن آرام و آگاه، مکمل تحلیل حرفه‌ای است.

2.رایج‌ترین احساساتی که معامله‌گران با آن‌ها مواجه می‌شوند کدام‌اند؟

سه احساس اصلی که بیشتر معامله‌گران با آن‌ها روبه‌رو می‌شوند شامل ترس، طمع و امید (یا ناامیدی) است. هرکدام از این احساسات می‌تواند تصمیم‌گیری‌های شما را به‌طور جدی تحت‌تاثیر قرار دهند.

3.بهترین روش برای مقابله با ضررهای متوالی چیست؟

پذیرش واقعیت ضرر، تحلیل دقیق دلیل هر شکست و پرهیز از رفتارهای جبرانی (مثل ورود سریع به معاملات بعدی) کلید اصلی است. ضرر بخشی طبیعی از بازار است، اما واکنش شما به آن تعیین‌کننده مسیر آینده‌تان خواهد بود.

4.سوگیری شناختی چیست و چگونه روی معاملات اثر می‌گذارد؟

سوگیری‌های شناختی الگوهای ذهنی ناآگاهانه‌ای هستند که باعث می‌شوند اطلاعات را به‌صورت ناقص یا جهت‌دار تحلیل کنیم. این خطاهای ذهنی، مانند بیش‌اعتمادی یا تمایل به تایید باورهای شخصی، ممکن است باعث شود تصمیم‌های اشتباهی در معاملات بگیریم.

5 based on 2 reviews

2 دیدگاه در “روانشناسی بازار فارکس: چگونه در برابر ترس، طمع و امید مقاومت کنیم

  1. سما ایرانزاد گفت:

    وقت بخیر. حرفه‌ای شدن در فارکس چقدر زمان میبره؟

  2. حدیث پوراحمدی گفت:

    پس با این حساب باید در زمینه روانشناسی هم مطالعاتی انجام بدیم تا به اصطلاه اون نبض بازار به خوبی دستمون بیاد. شما چه کتاب یا دوره‌ای در این زمینه پیشنهاد میدین؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *